هوش تجاری به فرآیند جمع آوری ، تحلیل و نمایش داده ها اطلاق می شود که نقش بسزایی در تصمیم گیری صاحبان کسب و کار ایفا میکند. در صنعت تولید، هوش تجاری، در بهبود عملکرد کسب و کار بسیار مهم است. با استفاده از ابزارها و تکنیک های هوش تجاری، تولیدکنندگان می توانند ارزش داده های خود را درک کنند و از آن برای بهینه سازی تولید، کاهش هزینه ها استفاده نمایند.در واقع استفاده از هوش تجاری برای تولید، بینش و راهکارهایی که برای تصمیم گیری مبتنی بر داده و همچنین جلوتر ماندن از رقبا نیاز است را جلوی پای تولید کنندگان قرار میدهد.
نقش هوش تجاری در صنعت تولید چیست ؟
صنعت تولید به دلیل پیشرفت سریع تکنولوژی به طور قابل توجهی در حال تغییر است. از آنجایی که تولید کنندگان به دنبال بهینه سازی فرآیندهای تولید خود و پاسخگویی به تقاضاهای در حال تحول بازار هستند، هوش تجاری در رفع این نیازها نقش اساسی دارد، زیرا تولیدکنندگان را قادر می‌سازد تا از قدرت داده‌ها برای تصمیم‌گیری آگاهانه، ساده سازی عملیات و بهبود عملکرد کلی کسب‌وکار استفاده کنند.
با استفاده از ابزارها و تکنیک های هوش تجاری تولیدکنندگان می توانند:
- بر فرآیند های تولید به صورت بلادرنگ نظارت داشته باشند .
- با تجزیه و تحلیل سوابق و تاریخچه داده ها ، روندها و الگوها را شناسایی نمایند.
- از راهکارهای مبتنی بر داده برای بهینه سازی مدیریت زنجیره تامین استفاده نمایند.
- کیفیت محصول را افزایش و ارتقا دهند.
برخی از کاربرد هوش تجاری در تولید
هوش تجاری (BI) به عنوان یک ابزار قدرتمند در بهبود فرآیندهای تولید به کار می‌رود. در حوزه تولید، هوش تجاری از طریق تحلیل داده‌ها و ارائه گزارش‌های دقیق به مدیران و تصمیم‌گیران کمک میکند تا روندها، نقاط ضعف و فرصت‌های موجود را بهتر بشناسند. این تکنولوژی می‌تواند داده‌های تولید، بهره‌وری، کیفیت محصولات و کارایی ماشین‌آلات را تحلیل کرده و اطلاعاتی ارزشمند در اختیار قرار دهد.
زمانبندی تولید
بیش بینی دقیق تقاضا برای تولید دشوار می باشد و از سوی دیگر آگاهی از برنامه‌ریزی برای خرید، قابلیت های تولید و نیازهای موجودی ضروری است. هوش تجاری می‌تواند با ارائه ترکیبی از داده های گذشته و معیارهای زمان واقعی قابل اجرا، کمک بزرگی به این کار کند.
مدیریت زنجیره تامین
هوش تجاری می تواند به تولیدکنندگان کمک کند تا کنترل بهتری بر کل زنجیره تأمین مواد اولیه خود داشته باشند. تجزیه و تحلیل به موقع و فوری تضمین می کند که بدانید به چه مقدار مواد خام و چه مدت زمان نیاز دارید. بنابراین می توانید مواد کافی را برای برآورده کردن نیازهای پیش بینی شده تولید در دسترس داشته باشید. همچنین بینش هایی را در مورد موارد زیر ارائه می دهد:
- هزینه ی حمل و نقل
- هزینه های تأمین
- استفاده از مواد
- عملکرد تأمین کننده
هدف این است که از خرید بیش از حد مواد خام اجتناب کرده و در عین حال از موقعیت های خارج از انبار که ممکن است شامل جابجایی بین چندین تأمین کننده باشد، اجتناب کرد.
کنترل موجودی
شما باید همواره کنترل دقیقی بر موجودی کالاهای خود داشته باشید، هوش تجاری قطعا می تواند در این مورد کمک کند. هوش تجاری می تواند موجودی را در چندین واحد تولید ردیابی کند، بنابراین شما می توانید موجودی را به میزان مشخص بین مشتریان جابجا کنید. همچنین می‌تواند با پیش بینی تقاضای مشتری، اطلاع پیدا کنید که دقیقاً چه تعداد واحد باید تولید شود تا هم وضعیت های خارج از انبار و هم موجودی اضافی را به حداقل برسانید.
مدیریت کیفیت
می تواند به بهبود فرایند و کیفیت محصولاتی که تولید می کنید، کمک کند. همچنین با استفاده از موارد زیر می توانید تعیین کنید که چه زمانی کیفیت، کمتر از یک استاندارد مشخص شده است:
- نرخ بازده
- تعداد و درصد محصولات معیوب
- رضایت مشتری
برخی از شاخص های واحد تولید
شاخص‌های واحد تولید شامل مجموعه‌ای از عوامل است که به منظور ارزیابی کارایی و بهره‌وری یک خط تولید مورد استفاده قرار می‌گیرند. یکی از این شاخص‌ها نرخ تولید است که نشان‌دهنده تعداد محصولات تولید شده در یک دوره زمانی مشخص می‌باشد. شاخص دیگر میزان ضایعات تولید است که مقدار موادی را که در فرآیند تولید به هدر می‌رود یا به دلیل عدم تطابق با استانداردها کنار گذاشته می‌شود، اندازه‌گیری میکند. همچنین، میزان توقفات خط تولید به عنوان یک شاخص مهم برای سنجش پایداری و کارایی فرآیند تولید مطرح است.
کارایی تولید
شاخص کارایی تولید، بیانگر نسبت زمان عملیات با ارزش افزوده ، به کل زمان لازم برای تبدیل مواد اولیه به محصول نهایی است. این شاخص ممکن است در ابتدا نسبتی معادل با صد و یا حتی هزار به یک داشته باشد زیرا زمان لازم برای راه اندازی، زمان در صف و زمان موردنیاز برای حمل مواد بسیار زیاد است. بنابراین، از شاخص کارایی تولید می توان به عنوان محکی برای بررسی میزان پیشرفت در بهبود کارایی کلی تولید شرکت استفاده نمود.
ظرفیت نقطه سر به سر کارخانه
ظرفیت نقطه سر به سر کارخانه، نقطه ای را نشان می دهد که در آن خروجی کارخانه با هزینه های آن برابر می شود. این شاخص به طورخاص هنگام تصمیم گیری درباره جایگرین نمودن نیروی انسانی که نرخ هزینه آن ها متغیر است با تجهیزات خودکار که نیازمند هزینه ثابت اضافه هستند به کار می آید.
متوسط زمان راه اندازی تجهیزات
این شاخص در مواقعی که تجهیزات با بیشترین ظرفیت خود در حال کار هستند کارآمد خواهد بود زیرا در چنین شرایطی است که کاهش زمان توقف تجهیزات به حداقل ممکن حایز اهمیت است. به علاوه در سیستم تولید به هنگام ، که راه اندازی مکرر تجهیزات زمان زیادی از فرآیند تولید را به خود اختصاص می دهد ، محاسبه این شاخص می تواند بسیار مفید باشد.
متوسط زمان بین خرابی ها
اگر تجهیزات تولید با نرخ خرابی بالایی مواجه شوند، شرکت به ناچار باید حجم موجودی اطمینان بالاتری را نگهداری کنند. به علاوه کارکنان برنامه ریزی تولید مجبور خواهند شد زمان دیرتری را برای تحویل سفارش به مشتریان اعلام کنند، زیرا توان شرکت در بهره برداری از ظرفیت خود کاهش می یابد. بنابراین مدیران باید به صورت مداوم شاخص متوسط زمان بین خرابی ها ی تجهیزات تولید را بررسی کنند تا بتوانند به هنگام نیاز ، اقدامات پیشگیرانه موثری را به اجرا رسانند.
درصد ضایعات
میزان ضایعات ایجاد شده در عملیات تولید اهمیت فراوانی برای مدیر تولید دارد زیرا نامناسب بودن مقدار این شاخص می تواند نشات گرفته از مشکلات متعدد تولید دارد . موضوعاتی همچون آموزش ضعیف کارگران، راه اندازی نامناسب ماشین آلات، مشکلات حمل و نقل مواد و یا حتی مواد اولیه نامرغوب. دلیل دیگر اهمیت این شاخص در این است که در صورت بالا بودن درصد ضایعات، شرکت باید با تجدیدنظر در برنامه تولید خود و تولید کالای های اضافی ، ضایعات بوجود آمده را جبران نماید. این امر خود مستلزم تغییرات کوتاه مدت در برنامه خرید به منظور تهیه مواد اولیه مورد نیاز است. به همین دلایل ، درصد ضایعات از جمله شاخص هایی است که عموما به دقت مورد بررسی قرار می گیرد.
نظرات کاربران